#قرار معنوی.شهید.ابوالفضل.نیکزاد
🌻اللهم صل علی محمدوآل محمد و عجل فرجهم🌻
🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼
جاتون سبز کیک رو روز میلاد باب الحوایج امام موسی کاظم علیه السلام درست کردم
https://sarashpazpapion.com/picture/f16ff91772bcb30e6d448628baca80fb
اعظم ملاطایفه همسر شهید درباره اعزام شهید ابوالفضل نیک زاد به سوریه چنین میگوید: بعد از پیگیریهای یک ساله، علیرغم مخالفتهایی که هم از جانب محل کار و هم از طرف مادر و بقیه خانوادهاش بود، بالاخره هم در روز ۲۴ خرداد سال ۹۵ مصادف با هفتم ماه رمضان داوطلبانه عازم سوریه شد. او قبل از رفتنش تمام سعی کرد هم دل خانوادهاش را به دست بیاورد و هم رضایت مسئولانش را بگیرد. چند روز بود محل کارش بود، بعد از اینکه سحری را خوردم، پیامی از طرف همسرم آمد که از قرآن استخاره کرده بود که آیه ۱۸ و ۱۹ سوره اسرا آمده و مفهومش این بود: «هر کس که زندگی دنیا را بخواهد ما از دنیا آنچه را که صلاح بدانیم میدهیم، اما آخرت دستش خالی است و هر کسی که آخرت را بخواهد و تلاش مخلصانه کند از او قبول میشود.»صبح آن روز تماس گرفتم و گفتم «مشخص شد؟» که گفت «نه هنوز حرفی نزدهاند.» ساعت یک موقع اذان ظهر بود که تماس گرفت و گفت «من رفتنی شدم و تا ساعت سه باید محلی باشم که مشخص کردهاند، با مامان خداحافظی نکردهام، خانه هم که نیامدهام، هر طور شما بگویید، با مامان تلفنی خداحافظی میکنم و میآیم خانه.» احساس کردم بهتر است حضوری با مادرش خداحافظی کند، هر چند دیگر زمانی برای وداع خودمان باقی نمیماند. البته حسرت وداع آخر تا همیشه در دلم ماند، حتی روز معراج هم با او تنها نشدم. خیلی سریع اتفاق افتاد. برای بستن ساکش، حدود ساعت سه به خانه آمد. وقتی لباسشهایش را در ساک میگذاشتم، اشک میریختم و به حضرت زینب(س) توسل کردم و گفتم «یا حضرت زینب(س) به خودت میسپارم.» قبل از رفتن یک جمله به من گفت «سعی کن خودت در زندگی تصمیم گیرنده باشی.»
گفتنی است،
...